۱۳۸۸ آذر ۹, دوشنبه

۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

موج خون

شرم تان باد ای خداوندان قدرت
شرم تان باد ای خداوندان قدرت
بس کنيد
بس کنيد از اینهمه ظلم و قساوت
بس کنيد
ای نگهبانان آزادی
نگهداران صلح
ای جهان را لطف تان تا قعر دوزخ رهنمون
سرب داغ است اینکه می بارید بر دلهای مردم،سرب داغ
موج خون است این که می رانيد بر آن کشتی خودکامگی،موج خون
گر نه کورید و نه کر
گر مسلسل هاتان یک لحظه ساکت می شوند
بشنوید و بنگرید
بشنوید این وای مادرهای جان آزرده است
کاندرین شبهای وحشت سوگواری می کنند
بشنوید این بانگ فرزندان مادر مرده است
کز ستم های شما هر گوشه زاری می کنند
بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان
روز و شب با خون مردم آبياری می کنند
بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر بيدادتان را بردباری ميکنند
دست ها از دست تان ای سنگ چشمان بر خداست
گر چه می دانم
آنچه بيداری ندارد خواب مرگ بی گناهان است،وجدان شماست
با تمام اشک هایم باز نوميدانه خواهش می کنم
بس کنيد
بس کنيد
فکر مادرهای دلواپس کنيد
رحم بر این غنچه های نازک نورس کنيد
بس کنيد



رهام سبحانی گفت...

تصنیف موج خون ساخته بنده هست با صدای حسن شرقی و هاله سیفی زاده که در خرداد ماه پخش شد . اطلاعات شما غلط میباشد . به همین دلیل بیانیه ای در سایتم داده ام تا از پخش بیشتر این خبر نادرست جلوگیری گردد
www.rohamsobhani.com/sitefa/











۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه



۱۳۸۸ آبان ۲۶, سه‌شنبه

سه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۸
در رم اتفاق افتاد
ابراهيم نبوي
e.nabavi(at)roozonline.com
اعظم سادات، همسر احمدی نژاد، دعوت برلوسکونی را برای شام نپذیرفت، وی گفت: " اگر خانوم تون باشه من می آم، ولی اگر تهنایی باشین، واسه ما خوبیت نداره." اعظم سادات فراحی در گفتگو با خبرنگار نشریه " ایل کوچینا" شرکت کرد.

ایل کوچینا: به عنوان یک ایتالیایی می خواستم بگویم عینک تان قشنگ است.
اعظم سادات: اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن فی هذه الساعة و فی کلّ ساعة ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و مؤیداً، حتّی تسکنه ارضک طوعاً و تمتّعه فیها طولاً. مرگ بر اسرائیل غاصب و درود بر شهدای اسلام و مسلمین. عینک اینجانبه توسط برادر احمدی نژاد رئیس جمهور خریداری گردید و مارک است.
ایل کوچینا: به عنوان همسر رئیس جمهور ایران چه احساسی دارید؟
اعظم سادات: تا چشم دشمنان اسلام کور بشه، علی الخصوص زهرا رهنورد و فائزه هاشمی و فاطمه هاشمی و هرکی دلش می خواست بشینه روی این صندلی، الهی بحق زهرا سلام الله علیه که خدا بزند به کمرشان.
ایل کوچینا: برای خوانندگان ما خیلی جالب است که بدانند آقای احمدی نژاد در خانه چه شخصیتی دارد؟
اعظم سادات: ما چند ساله توی خونه ندیدیم شون، ایشون مثل یک خدمتگذار برای ملت می مونه، و شب ها دیر می آد خونه، و به محض دخول هم کپه مرگش رو می ذاره.
ایل کوچینا: آیا شما هم در مسائل سیاسی حضور فعال دارید؟
اعظم سادات: من در اینجا به تمام جهانیان می گم که زنان مسلمان ایران در صحنه مبارزه با استکبار جهانی حضور دارند، البته اگر خواهر شوهرشان بیخودی و بدون هیچ سوادی و دلیلی خودش را نیندازد وسط و وارد شورای شهر نگردد.
ایل کوچینا: گفته می شود که در انتخابات اخیر ایران، تقلب صورت گرفته و جنبش سبز در اعتراض به این انتخابات به خیابانها ریختند و دختری به اسم ندا نیز کشته شد، شما در مورد ندا چه احساسی دارید؟
اعظم سادات: من به عنوان یک زن ایرانی به اروپایی های باصطلاح خارجی می گویم که بیخودی ورندارند علیه اسلام حرف مفت بزنند، بلکه اسلام در اروپا شهیدی به نام مروه الشربینی داشته که عکس شهید مروه را همسرم به اینجانبه داد که حالا سووال من این است که شما چرا قاتل این زن را مجازات نمی کنید؟ هان؟
ایل کوچینا: قاتل مروه الشربینی به حبس ابد محکوم شده، در مورد قاتل ندا چه اتفاقی افتاده است؟
اعظم سادات( به مترجم): این زنیکه راست می گه؟
مترجم: بله، راست می گه، جوابش رو چی بدم؟
اعظم سادات: مسائل داخلی اسلام به هیچ کسی مربوط نیست، چه ندا چه مروه الشربینی، همینو بگو تا دهنشو جر ندادم.
ایل کوچینا: علت شرکت شما در کنفرانس غذا در ایتالیا چیست؟
اعظم سادات: نه که خیلی برخورد خوبی با آقامون در نیویورک کردین که بدبخت بیچاره دو روز فحش خورد و عکس اش به عنوان وانتد روی وانت چسبوندن، انتظار داشتین بیاد اینجا که این دفعه هم بهش فحش بدین؟ من به جای ایشون اومدم. به ایشون گفتم، صد بار شما رفتین، یک بار هم اینجانبه، بخصوص که من در مورد همه غذاها تخصص کافی دارم، هم غذا هم ترشی و هم مرباجهات، چیزی که عوض دارد گله ندارد.
ایل کوچینا: شما برای اجلاس جهانی غذا چه پیشنهادی دارید؟
اعظم سادات: ما چند برنامه که از دستورات اسلام هست و برای حل مشکلات غذایی جهان لازم است متذکر می شوم، اول اینکه کم بخور همیشه بخور نه اینکه دائم بری پای یخچال هر چی اون توئه بخوری، ثانیا، غذاتو هورت نکش، دلم غژغژ می کنه، ثالثا قاشق رو نزن به دندونت، اعصابم می ریزه به هم، موقع غذا خوردن هم اینقدر حرف نزن، دارم تا وسط معده تو می بینم.
ایل کوچینا: با توجه به فقر غذایی در جهان چه برنامه ای پیشنهاد می کنید؟
اعظم سادات: ما هماهنگ کردیم، بیشترین گرسنگان در غزه و لبنان( بجز بیروت که خودم عکسای زناشو دیدم) هستند که اگر اسرائیل را از روی نقشه حذف کنیم آنها هم به یک نان و نوایی می رسند و از این حالت درمی آید که با گلوله های آتشین مردم گرسنه را خلع سلاح کنند.
ایل کوچینا: آیا شما ملاقاتی هم با دیگر سران اجلاس مثل خانم سوزان مبارک داشتید یا نه؟
اعظم سادات: سوسن خانوم گفتن که فردا واسه شام بریم سراغ شون با خانومای رهبران کشورهای اسلامی، تا حالا هم باهاشون 56 تا عکس گرفتم.
ایل کوچینا: شما بدون سروصدا به محل اجلاس آمدید، آیا بخاطر ترس از اعتراض ایرانیان مقیم ایتالیا چنین کاری کردید؟
اعظم سادات: بقول آقامون دروغگو ترسوئه و ترسو کسی یه که حاضر نمی شه از حق ملت دفاع کنه و کسی که از حق ملت دفاع نمی کنه خیانت می کنه... من جمله شون رو دقیق به خاطر ندارم، ولی من بخاطر ترس از ایرانیان نبود که سرزده اومدم ایتالیا، وگرنه نمی رفتم سفارت، می رفتم هتل چند ستاره.
ایل کوچینا: چه چیزی از رم را به تهران می برید؟
اعظم سادات: الحمدالله در این پنج سال هر چی لازم داشتیم احمدی نژاد آورده و هیچ نیازی به غربیان نداریم که سوغاتی بخریم، مثل بعضی هایی که به اسم نوشتن کتاب برای اوشون به سفر حج رفتند و خدا می دونه چه ها آوردند. ظاهرش که اینه که ایشون طرفدار اسلام هستند، ولی خدا می دونه که در دل هر کسی چی می گذره
کهریزکولا

کهریزک جایی است که مدتهاست تعطیل شده، اما همچنان قربانی می دهد.
زندانی کهریزک: کسی است که در اثر شکنجه مننژیت می گیرد و کشته می شود.
زندانبان کهریزک: کسی است که رهبری او را متخلف می داند و از او قدردانی می کند.
متخلف کهریزک: کسی است که در جنایت دست دارد، ولی اسم ندارد.
پزشک کهریزک: کسی است که مجروحان را نجات می دهد و خودش خودکشی می کند.
رئیس زندان کهریزک: یک سردار است که فعلا رفته گل بچیند.
قاضی کهریزک: کسی که دستور می دهد و قرار است دیگران مجازات شوند.
کهریزکولا: نوشابه ای است که در کهریزک بطور طبیعی مصرف نمی شود.
ابراهیم نبوی

۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه


۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعه


۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه


فکر میکنم برای شما هم پیش آمده که گاهی در استفاده از کلمه های مشابه دچار تردید شوید!؟
مثلا ازدواج و پیوند؛
من فکر میکنم ازدواج کلمةرایج تر از پیوند است اما پیوند وسیع تر و انسانی تر از ازدواج است .
درهای ازدواج از دالان یک فرهنگ سنتی _مذهبی میگذرد تا به باغ هستی و خوشبختی برسد
درهای پیوند ,اما بی واسطه , مشرف به باغ سعادت و خوشبختی ست .
ازدواج بیشتر بار سنتی دارد, پیوند بار انسانی !
نظر شما چیست ؟

۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

۱۳۸۸ آبان ۱۴, پنجشنبه


سیزده آبان.قدمی دیگر فراتراز خط  قرمزنظام
اما عزیزان
 نه با ماست و نه با کس دیکری . او با نفت است obama

۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه

شعرى از پابلو نرودا


ترجمه از احمد شاملو







به آرامی آغاز به مردن مي‌كنی

اگر سفر نكنی،

اگر كتابی نخوانی،

اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،

اگر از خودت قدردانی نكنی.



به آرامی آغاز به مردن مي‌كنی

زماني كه خودباوري را در خودت بكشی،

وقتي نگذاري ديگران به تو كمك كنند.



به آرامي آغاز به مردن مي‌كنی

اگر برده‏ی عادات خود شوی،

اگر هميشه از يك راه تكراری بروی …

اگر روزمرّگی را تغيير ندهی

اگر رنگ‏های متفاوت به تن نكنی،

يا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی.



تو به آرامی آغاز به مردن مي‏كنی

اگر از شور و حرارت،

از احساسات سركش،

و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وامی‌دارند،

و ضربان قلبت را تندتر مي‌كنند،

دوری كنی . .. .،



تو به آرامی آغاز به مردن مي‌كنی

اگر هنگامی كه با شغلت،‌ يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی،

اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،

اگر ورای روياها نروی،

اگر به خودت اجازه ندهی

كه حداقل يك بار در تمام زندگي‏ات

ورای مصلحت‌انديشی بروی . . .

-

امروز زندگی را آغاز كن!

امروز مخاطره كن!

امروز كاری كن!

نگذار كه به آرامی بميری!

شادی را فراموش نكن!